۱۳۸۵ آبان ۸, دوشنبه

می گم جون مادراتون،حالا هر کدوم از شما که پارتیش پیش خدا کلفت تره،یه سفارشی بهش بکنه که این دوش بالای سر ما رو ببنده....من دیگه کم کم دارم نگران می شم،هر روز خدا داره بارون می آد و با این سیستم شاهکار جمع آوری آب های سطحی تهران بعید نیست همین روزها مجبور بشیم مثل ونیز با قایق در سطح شهر جا به جا بشیم!!!!...................... ؟

۱ نظر:

مريم گفت...

بهش می گم .. حتما ؟؟ ... تروخدا اگه بازم کاری چیزی داشتی بگو من بهش بگم ... جون من یه وقت تعارف نکنیا ...
مريم | Homepage | 10.30.06 - 4:49 pm |