۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

یه پست ویژه مهسا خانوم!

ظاهرا من در حال حاضر فقط یک خواننده پیگیر دارم اون هم مهسا خانومه!...خب هر چند مهجور افتادن وبلاگ سامورایی بعد شیش هفت سال فعالیت یه کم توی ذوقم می زنه ولی این حسن رو هم داره که من می تونم روی تک خواننده ام وقت بیشتری بذارم و براش یه پست اختصاصی بنویسم...بله مهسا خانوم،منظورم شما بودی،این پست مخصوص شماست.
خب یکی دو سالی از زمانی که با همراهی چند تا از دوستات وبلاگ داشتی می گذره،اون موقع من درگیر نوشتن کتاب سوم بودم و تو لطف کرده بودی از قبل کتاب اول و دومم رو خونده بودی و با نظراتت به من کمک زیادی کردی...من از اون دوران خاطرات خوبی دارم...واقعا حیف که دیگه وبلاگ نمی نویسی،در هر صورت هر وقت هوس نوشتن پیدا کردی من حاضرم برات یه وبلاگ درست کنم و بهت هدیه بدم!(چشمک)
و اما برای این که بخش کوچیکی از لطفی که بهم داشتی رو جبران کنم برات لینک دانلود کارتون پرین رو همراه با توضیحات کامل می ذارم،ایشالا لذت ببری،کارتون دیگری هم مد نظرت بود حتما بهم بگو تا اگه ازش آماری داشتم در اختیارت بذارم،خب،حالا بریم سراغ پرین:
سایت اول:آدرسش اینه
این یکی از جامع ترین سایت های کارتون ژاپنیه که می شه گفت اغلب کارتون های مشهور رو داره،خوبیش اینه که برای دانلود هر کارتونی لینک مستقیم گذاشته و بدیش یکی اینه که گاهی همه قسمت های کارتونها رو نداره(مثل همین پرین که فقط 32 قسمتشو داره) و ایراد دیگه(البته تقصیر خودش نیست)اینه که کارتون هاش رو اغلب روی سایت مگاآپلود به اشتراک گذاشته که این سایت رو حضرات بستن،البته اون هم راه حل داره،می تونی بری به سایت زیر:
این یه سایت دانلود فایل کاملا مجازه که توسط خود حضرات هم راه اندازی شده و از طریق اون می تونی از تمام سایت های اشتراک بسته شده فایل هاتو بگیری!چیه؟تعجب کردی؟می بینی که هیچ سایتی بسته نیست فقط باید پولشو به حضرات بدی!(چشمک)،من خودم عضو این سایت هستم و مبلغ واقعا کمی در حدود سیزده هزار تومن می گیره اما سرعتش عالیه و تا چهل گیگ می تونی دانلود کنی
سایت دوم:آدرسش اینه
این سایت هم تقریبا تمام کارتون های زمان بچگی ما(بچه های آلپ،زنان کوچک،مهاجران و...) رو داره،حسنش اینه که دیگه دنگ و فنگ سایت قبلی رو نداره و عیبش اینه که گاهی کارتونهاش زیرنویس نداره(در حالی که قبلیه اکثرا زیرنویس انگلیسی داره)...در هر صورت برای دانلود از این سایت باید کار با نرم افزار تورنت رو بلد باشی...چیه؟تنبلی نکن،خیلی آسونه،خودم برات توضیح می دم:
اول برو سایت زیر و نرم افزار یوتورنت رو دانلود کن:
(خودم برات سرچش کردم فقط برو پایین صفحه اون سایت و بگیرش!)
یه فایل کم حجمه که زود هم نصب می شه،بعد که اجراش کردی،برو به سایت کارتونه و اسم کارتون پرین رو(Perrine Monogatari)رو از بین اسامی پیدا و روش کلیک کن،از صفحه ای که باز می شه گزینه اوپن(Open)رو انتخاب کن،خواهی دید که اسم کارتون به لیست نرم افزار یوتورنت اضافه می شه،دیگه از این به بعد کاری نداشته باش،نرم افزار خودش به صورت خودکار،هروقت که کامپیوترت به شبکه وصل باشه کارتون رو برات خورد خورد می گیره و هر وقت کامل شد خبرت می کنه!دیدی چقدر راحته؟
خب خسته نباشی مهسا خانوم،جونم؟نخیر هنوز تموم نشده،برای این که لطفت رو همه جور جبران کنم یه روش خیلی آسون هم برای آخر پست گذاشتم و اون اینه که من اغلب کارتون ها رو خودم قبلا دانلود کردم،دوست داشتی بگو برات رایت می کنم و بهت می دم!دیگه فرهاد از این بهتر؟(چشمک)......
ضمن عذرخواهی از دیگر خوانندگان،این به اون معنا نیست که حضورشون رو خدای نکرده نادیده گرفته باشم ولی خب باید یه تمایزی برای تنها خواننده ام قائل می شدم وگرنه اون هم می ذاره می ره،به امید این که این پست مورد استفاده بقیه عزیزان هم قرار بگیره،هفته خوبی در پیش رو داشته باشید،سال نوی میلادی(2011)مبارک!

۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

آرزو-نوستالژی

دارم به یاد قدیم ها پرین(سریال باخانمان)رو با کیفیت خوب و زبان اصل(ژاپنی)دانلود می کنم،پنجاه و سه قسمته و دانلودش با این خطوط نفتی ایران کلی طول می کشه ولی لذت خاص خودشو داره...هر قسمت که دانلود می شه با شور و شوق تماشا می کنم و منتظر دانلود قسمت بعد می مونم،مثل اون قدیمها،سال هفتاد که برای اولین بار پخش می شد و من هر بار یک هفته تا رسیدن جمعه بعدی بی صبرانه منتظر می شدم تا بفهمم ادامه سرگذشت پرین چی می شه...خب الان دیگه می دونم آخرش چی می شه ولی تماشا می کنم تا سال های گم شده زندگیم برام تداعی بشه...چه دورانی بود،یادش به خیر!
این بار که داشتم یه قسمت دیگه رو تماشا می کردم،یه حسرت ته دلم شکل گرفت،یه آرزو که شاید برآورده بشه ولی ممکنه نباشم که تحققش رو ببینم،همون طور که هکتور مالو نویسنده داستان باخانمان نتونست به چشم خودش،محبوب و مصور شدن اثر شو به چشم خودش ببینه...همچنان که چشمم به پرین و موهای نارنجیش بود،از خودم پرسیدم یعنی روزی می رسه که من هم یه داستانی به جذابیت باخانمان بنویسم که سال ها بعد از مرگم،فیلم،کارتون و یا سریالی بر مبناش ساخته بشه؟شدنیه و اگه محقق بشه من واقعا از ته دل خوشحال می شم ولی همون طور که گفتم شاید نباشم که خودم ببینم....
خب،هرچند قبلا(چند سال پیش) هم این نقاشی رو اینجا گذاشته بودم،ولی بعید می دونم از خوانندگان فعلیم کسی دیده باشدش،مضاف بر این که خودم هم خیلی دوستش دارم،واقعا با عشق کشیدمش و یادمه دوست صمیمیم که اون دوران هر شب همدیگه رو در پاتوقمون(جای همیشگی)می دیدم در توصیفش گفت:عشق مادری رو می شه در چشمای مادر پرین دید....اگه دوست داشتید دانلودش کنید،می دونم حجمش زیاده،بذارید به حساب خود تحویلگیریم...تقدیم به تمام دوست داران کارتون های قدیمی!
بعدا نوشت:کسی هست دوست داشته باشه سریال پرینو(کیفیت خوب و به زبان ژاپنی) دانلود کنه؟اگه هست بگه تا همین جا لینک دانلودش رو بذارم!

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

قدردانی

بابا بزرگ خدابیامرزم می گفت:سیلی هم خواستی بزنی مفت نزن،دو قرون بگیر در ازاش!

۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه

یک فصل از کتاب سوم آواز درنا

خب فعلا در حال بازخونی کتاب سوم از رمان سه جلدی آواز درنا هستم و بعد که تموم بشه در مورد نحوۀ انتشارش تصمیم می گیرم...از تمام خوانندگان عزیزی که لطف داشتن و در این مدت پیگیر بودن صمیمانه تشکر و عذرخواهی می کنم...می دونم که خیلی فاصلۀ بین کتاب دوم و سوم زیاد شد ولی دست خودم نبود،من هم باید نون بخورم و از راه نویسندگی که پولی عاید آدم نمی شه خودتون که بهتر می دونید...جدیدا هم که گرفتاری هام زیاد شده،واقعا با مشقت بین کارهام یه وقت آزادی پیدا می کردم برای نوشتن و پیشبرد کتاب...
بگذریم،برای اون دسته از عزیزانی که دوست دارن بدونن تم کتاب سوم چه جوریه یه فصل از کتاب رو که فقط دو شخصیت داره و بسیار هم کوتاهه گذاشتم(اونهایی که کتابو خونده باشن می دونن که این کتاب نزدیک به بیست شخصیت داره)برای این که اگر احیانا عزیزی اولین باری بود که داشت کتاب آواز درنا رو می خوند تعدد اسامی سردرگمش نکنه....خب پس اونهایی که دوست دارن یه فصل انتخابی از کتاب سوم آواز درنا رو بخونن اینجا کلیک کنن،چنانچه خوندید و نظری داشتید ممنون می شم باهام در میون بذارید...متشکرم،به امید انتشار هر چه کم سانسور تر کتاب آواز درنا!

۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

آواز درنا تموم شد!

آواز درنا امروز تموم شد!...بعد از ده سال و یک ماه و پنج روز نوشتن مداوم در ساعت دو و بیست نه دقیقه و چهار ثانیه بعد از ظهر...
راستش احساس خاصی ندارم،شاید چون هنوز باورم نشده شخصیت هایی که ده سال باهاشون زندگی کردم و در خوب و بدشون سهیم بودن حالا دیگه به تاریخ پیوستن...به زمان احتیاج دارم...خداحافظ درنا،شاید باز هم همدیگه رو ببینیم!؟........

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

خوش شانسی و بد شانسی

خب گویا امسال قراره سالی باشه که قلقلکم بده!....امروز اولین نمونه از فیلممون رو دیدم،البته هنوز در مرحلۀ مونتاژ و صدا گذاریه ولی روی هم رفته بد نشده...البته من هنوز از بازیم در فیلم ناراضیم و از دیدن خودم لذت نمی برم...به هر حال،به نظر می رسه که فیلم مون بتونه طرفدار پیدا کنه....استادم که از حالا در فکر فیلم دومه و به همین منظور مذاکراتی رو با کشورهای چین و گرجستان داشته و به احتمال قوی فیلم بعدی که استارتش در تابستون آینده می خوره در خارج از کشور ساخته بشه!....خودمونیم،این سال 89 و بیشتر از اون دهۀ هشتاد چه دوران پرباری بوده!
و اما خبر بدی که به گوشم رسید اینه که روابط ایران و چین بد شده و بنابراین امسال از شرکت در جشنوارۀ هنرهای رزمی خبری نیست!آی سوختم!اگه یادتون باشه پارسال من به دلیل مشکلات شخصی از سفر جا موندم و بچه هامون در چین حسابی آبرو داری کردن،اون موقع همه تون بهم دلداری دادین و گفتین که غصه نخورم چون قطعا سال بعد من حتما مسافر چینم،ولی خب از اونجا که شانسم گفته،در حالی که قطعا جزو منتخبین بودم،خبر رسید که برنامه به دلیل تیرگی روابط کنسل شده...خب می شه گفت از این نظر سال 89 خوب ضدحالی بهم زد،ولی خب از یه طرف نباید زیاده خواهی کنم،امسال سالی بوده که من دو تا کشور خارجی رفتم،فیلم بازی کردم،کتاب سومم به امید خدا به زودی تموم و کتاب اولم چاپ می شه،اگه این موفقیت ها رو در نظر بگیرم،باید بگم ناکامی در سفر به چین اصلا به چشم نمی آد،مضاف بر این که شاید سال بعد روابط بین دو کشور خوب شد و من باز شانس پیدا کردم...ولی خب قطعا بعضی از دوستان خوبم که دوست داشتم همراه اونها این سفر رو تجربه کنم سال دیگه باهام نخواهند بود چون مسیر زندگی شون به زودی عوض خواهد شد....
خب سال 89،تا اینجا که حال دادی،در این فکرم که از حالا برای پست خداحافظی باهات در آخر سال،بشینم و گوشه و کنار ذهنم رو بتکونم و اون چه موفقیت در این ده سال کسب کردم رو به یاد بیارم تا یه وداع درست و حسابی باهات داشته باشم،دهۀ هشتاد در تداوم دهۀ هفتاد قطعا از دوره های موفق و پر فراز و نشیب زندگیم بوده و حس می کنم به جایی رسیدم که تازه قراره شیرین و تلخ و به یاد موندنی ترین وقایع زندگیم در دهۀ آینده رقم بخوره...من که آماده ام،روزگار تو با هر کارتی بازی کنی من جلوت در می آم،پس بزن بریم!
خب باز این پست شد خودستایی،شرمنده من موضوع دیگه ای ندارم فعلا،شاید خودپسند شدم،در هر صورت با همین بضاعت باید ادامه بدم به این امید که روز به روز پربار تر بشه....آخر هفته خوبی داشته باشید،حال کنید با این تعطیلات دو سه روزه ای که دولت داره همین طور بهتون کادو می کنه!بوژژژژژ!