۱۳۸۵ آبان ۹, سه‌شنبه

مدتی بود به سرم زده بود یه آلبوم از عکسهای جالبی که گرفتم تهیه کنم و بذارم روی نت....فعلا یه سری به این آدرس بزنید،البته این شروعشه...ایشالا وقت کنم دستی به سر و گوشش می کشم ...فعلا: ؟
http://memories.mycloob.com/?pg=CLB-ALBUM-3-2&zxid=2

يادش به خير...درست 6 سال پيش در چنين روزي بود كه من نوشتن داستاني رو شروع كردم كه تا به امروز درگيرشم...اون موقعها فكر مي كردم كه به يكسال نكشيده كتابم چاپ مي شه و به شهرت مي رسم...البته نوشتن اون سه كتاب دقيقا يكسال وقتم رو گرفت،ولي وقتي برگشتم و به چيزي كه نوشته بودم نظري انداختم ديدم نه،اين چيزي نيست كه بشه چاپش كرد....از اون موقع تا به امروز من مشغول باز نويسي اون كتابم...كتاب اول سال 83 همين موقعها آماده شد ولي خب يكسال تموم توي ارشاد موند و آخر سر توقيف شد...و جالبه كه من نه تنها دلسرد نشدم كه دارم كتاب دوم رو بازنويسي مي كنم...البته ديگه اون شور و اشتياق و وقت و سرعت قديم رو ندارم...برخوردي كه با كتابم شد بدون شك روم تاثير منفي داشته ولي خب من با خودم عهد كردم كه هر طور شده كارم رو با اين كتاب تموم كنم...مي خوام برم سراغ يك تم ديگه...يه جورايي خسته شدم و مي خوام سبكهاي ديگه رو امتحان كنم...ولي خب تا كارم با آواز درنا تموم نشه،فراغت خاطر ندارم....كي بشه حالا و با اين سرعت لاكپشتي آيا عمرمون كفاف مي ده اصلا الله اعلم....هر روز كه پشت ميزم مي شينم حسرت مي خورم كه عمرم اينجا و پاي كاري داره تلف مي شه كه علاقه اي به انجام دادنش ندارم ولي چه فايده كه ايران مملكتيه كه هيچ كس نمي تونه اون كاري رو كه واقعا دوست داره انجام بده....همه چي اجباريه....شغل اصلي هيچ كس اينجا نويسندگي نيست،همه نويسنده ها نوشتن كار دومشونه و باز مي بيني در اين بين اثرهاي درخشاني منتشر مي شه،پيش خودت حساب كن اگه خالقان چنين آثاري از لحاظ مالي نگراني نداشتن و مجبور نبودن عمده فكر و ذهن و وقتشون رو صرف كارهاي ديگه اي بكنن،كه پشيزي از نظر فرهنگي ارزش نداره،چه شاهكارهايي مي تونستن خلق بكنن....حيف...واقعا حيف....ايران مملكت تباه شدن عمر و هدر رفتن استعداد ها است........................... ؟

۸ نظر:

شیدا گفت...

سلام دوستم!
عکس جالب بود
ببین اگه پارتی پیدا کردی به من هم معرفی کن
خب؟؟؟؟
شيدا&# | Homepage | 10.31.06 - 9:56 am |

مهدی گفت...

استعداد کشف نشده
میگم بیا یه وقتی بزاریم من بیام کشفت کنم.
چطوره یا نه؟؟!!
مهدی | Homepage | 10.31.06 - 9:47 pm |

مریم گفت...

حالا شما زیاد خودشو ناراحت نکن ... بالاخره تو هم میتونی استعداد های واقعیتو کشف کنی و به همه ی خلایق نشونش بدی .. من میدونم .. تو میتونی
مریم | Homepage | 11.01.06 - 12:47 am |

مریم گفت...

حالا شما زیاد خودشو ناراحت نکن ... بالاخره تو هم میتونی استعداد های واقعیتو کشف کنی و به همه ی خلایق نشونش بدی .. من میدونم .. تو میتونی
مریم | Homepage | 11.01.06 - 12:47 am |

memol گفت...

be khoda hich commente digei baraye man naayamade bood ! shoma chand salete? baarikala be in poshtekar !
memol | Homepage | 11.01.06 - 4:39 pm |

reyhaneh گفت...

آره دیگه .. اصلا همین درسته .. باید نا امید نشد !! چرا که شاعر میگه پایان شب سیه سپید است !!
تازشم ایران مهد شکوفایی استعداد هاست ... اصلا یعنی که چی آدم شغلش نویسندگی باشه ؟؟ مثلا یه آدم در روز چند ساعت میتونه بشینه و بنویشه ؟ همین جوریش مردم تنبل تشریف دارن .. دیگه نویسندگی هم بشه شغل که واویلا!!
reyhaneh | Homepage | 11.01.06 - 6:52 pm |

memol گفت...

chera man aaraki hastam. shoma az koja fahmidi? man 22 salame.
memol | Homepage | 11.02.06 - 6:11 am |

شیدا گفت...

Heifff
HeYfff
man Upamaaa
nagi nagofti
:P
شيدا&# | Homepage | 11.03.06 - 6:28 pm |