۱۳۸۵ اردیبهشت ۱۲, سهشنبه
وبلاگ يكي از دوستاي تازه وارد رو داشتم مي خوندم،ضمن اين كه خيلي از نثر و قلمش لذت بردم و ببين چي شد كه بر تنبليم فائق اومدم و كامل صفحه شو خوندم، يه جا برخوردم به يه مطلب جالبي كه ديدم اي بابا در مورد خودم دقيقا صدق مي كنه و از اونجايي كه هميشه خودم منتقد شماره يك خودم بودم،شروع كردم تحليل كردن موضوع تا دليلش رو بفهمم....دوست عزيزمون گفته بود كه وبلاگ نويسهاي پسر اكثرا خواننده هاشون مونث هستن و اگه احيانا پسري هم وارد وبلاگشون بشه اون قدر كم تحويلش مي گيرن كه نيومده مي ره....خب من ضمن اين كه حق رو به اين دوستمون مي دم،ولي معتقدم اين مسئله از جاي ديگري هم آب مي خوره،و اون تفاوت برخورد ما با يك پديده مشخص،در شرايط مختلفه،مي گن هويدا رئيس جمهور سابق ايران هميشه مي گفت:ايروني ها دو شخصيت كاملا متضاد دارن،وقتي پياده ان براي عبور از يه در،كلي به هم تعارف مي كنن ولي وقتي پشت فرمون ميشينن،حاضر نيستن ذره اي به هم راه بدن و سر يه وجب جا مي خوان حلق همديگه رو پاره كنن...و خب اين يه حقيقته كه متاسفانه يا خوشبختانه جزو فرهنگمون شده و كاملا قابل تسري به ساير اعمال ماست،از جمله همين محيط مجازي يعني اينترنت...هيچ از خودتون پرسيدين چرا ايروني ها از همه بيشتر از چت استقبال كردن؟خب آره،يكي از دلايلش محدوديتهاي موجود بر سر راه ارتباط دخترها و پسرهاست،ولي من شك ندارم رفتار دوگانهاي كه در برخورد مستقيم دو جنس تو روابط ما حاكمه مزيد بر علت بوده،نمي خوام خداي نكرده اهانتي به خانومها بكنم،ولي در نظر بگيريد من نوعي تو خيابون بي مقدمه و حالا به هر دليلي برم سمت يه خانومي و با لبخند بگم سلام!فكر مي كنين واكنش اون خانوم چي باشه؟خانومها لطفا طرفداري نكنن چون عليك سلام آخرين احتمال و مي شه گفت ضعيف ترين عكس العمليه كه ممكنه از اون خانوم سر بزنه،حالا اگه نگيم با كيف مي زنه تو سرم و فحشو مي كشه به ريشم و يا لطف مي كنه به يه برو گمشو بي شعور اكتفا مي كنه و يا در خوشبينانه ترين حالت حتي اعتنا نمي كنه،ولي بدون شك جوابمو نخواهد داد.اين جواب ندادن هزار و يك دليل مي تونه داشته باشه كه ما فعلا به هيچ يك كاري نداريم چون چيزي كه مي خوام بهش اشاره كنم جداي از اين مسئله است،حالا همون خانوم رو كه بهم فحش داد و با كيف زد تو سرم و تحويلم نگرفت در اينترنت و پاي برنامه عزيز شفيقمون ياهو مسنجر تجسم كنيد،من يه سلام تايپ مي كنم و به همراش يه صورتك لبخند مي فرستم،اون نه تنها جوابم رو مي ده كه اگه از اين با مرامها باشه يه لبخندي،چشمكي هم در جوابم ارسال مي كنه،يعني چيزي كه در واقعيت و در يك جامعه سالم هميشه اتفاق مي افته ولي خب در مملكت ما هرگز رخ نمي ده.زياد بحثو كش نمي دم ولي خب فرهنگ و ذهنيت جامعه ما نه تنها عتيقه است كه بيمار و فاسد هم هست و با اين شرايطي كه من مي بينم تا 200 سال ديگه هم اميدي به بهبودش نيست.آقا تازه با جوراب پاره اومده تا حكومت پا برهنگان رو احيا كنه!چه شود!!خدا به داد برسه.....حالا نتيجه اي كه از اين بحث مي خوام بگيرم اينه كه هر يك از ما،چه پسر چه دختر در زندگي واقعيمون دوستان هم جنس زياد داريم،چون شرايط براي ارتباط برقرار كردن با اونها نا مساعد نيست،اما در مورد جنس مخالف،چون از زمين و آسمون براش معضل تراشيدن،من نوعي ترجيح مي دم اون ارتباط مورد نظرم رو در جايي ديگه و در مكاني كه كمترين ريسك،ضرر و خطر رو برام داشته باشه برقرار كنم و به اون نياز فطري كه خدا در وجود همه مون قرار داده،يه جوري پاسخ بدم.اين ربطي به جنسيت نداره ها،من فكر مي كنم دخترها هم با دلايلي مشابه،محيط مجازي رو به حقيقي ترجيح مي دن،و خب در انتها بايد بگم آدميزاد هميشه در پي برآورده ساختن نيازمنديهايي است كه دستش از اون كوتاه مونده.....چه موجوديه اين آدميزاد!!! ؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۱ نظر:
چه خبرته بابا
یواش برو ما هم برسیم
دو دقه نبودیم نیگا من 5 تا آپ کرده!!!
کی میره این همه راهو؟؟
نه دیگه این جوری نشد باید میپرداختی به دلایل این که چرا دخترا جواب پسرا رو تو خیابون نمیدن که البته من فکر میکنم اکثر قریب به اتفاقشون میدن ولی با یه خورده دست دست کردن ... این جوری نیست؟؟
تازه اگر هم ندن کسی جلوشون رو نگرفته خب بدن ... کی به کیه؟؟
من فکر کنم تنها دلیلی که میتوننه داشته باشه این قضیه (جواب ندادن دخترا به پسرااینه که از پسرا می ترسن .. احساس امنیت نمی کنن ... دلیل از این محکم تر؟؟
گر چه شما گفته بودی طرفداری نکنن دخترا ولی ما
reyhaneh | Homepage | 05.02.06 - 4:18 pm |
چرا نصفه اومد؟؟
ولی ما طرفداری کردیم ...
راستی
اوووووووووووووووووووووووووول
reyhaneh | Homepage | 05.02.06 - 4:20 pm |
سلام خوبين همگي اومدي واسه اينكه........
از همتون عذر خواهي كن از شما فرهاد خان از داداش سوداگرم و از همه ي شما دوستاي گلم
يه عذر خواهي بزرگ
و بگم كه مقصر همه ي اين اشوبا منم منو ببخش فرهاد اگه خونتو بهم ريختم خدا ميدونه من بي منظور بودم فقط به داداش سودام ميگم كه مطمئن باش ديگه اينجا نميام نه تنها اينجا ديگه هي جا نميرم حتي به دوتا خونه ي خودم
mosafer | 05.02.06 - 6:38 pm |
ميدونستم راجعم اينجور قضاوت ميشه و وجودم باعثه اشوب بوده نميومدم در ضمن بازم ميگم من از نوشته هاي ايشون خيلي خوشم مياد و حتما كتابشونو تهيه ميكنم يه روز اگه باشم راستي داداش سودا بازم بد قضاوت كردي در ضمن اين داداش من مدتيه دوتاخونمو اپ ميكنه خودم درگيرم تا بعد كنكور ولي ازش ميخوام ديگه نه واسم اپ كنه نه منت بزاره با چندتا نوشته بازم منو ببخشين
دلم نميخواست هيچوقت بگم خدانگهدار ولي ناچارم خداحافظ واسه ي هميشه
mosafer | Homepage | 05.02.06 - 6:43 pm |
salam
mesle hamishe nazaratet jaleb o ghabele taamole
ba doone dooneie harfat movafegham ghorbanat , ta baad , setayesh
samira | 05.03.06 - 4:09 pm |
فرهادي جونم سلام خوبي عزيز
چه خبرا؟ چيكارا ميكني راستي من آپم سر بزن در ضمن متنت رو خوندم اين تحويل گيري بيشتر در مورد پسرها صدق ميكنه ولي دخترا اين طور نيستن از همه استقبال ميكنن خوب اينم طبيعت متضاد بين دختر وپسرهاست
ما همه در كل انسان هستيم ودوستدار روابط جديد آدم بايد هميشه به دنبال به دست آوردن دل باشه كه يك نعمت هست
فداي تو ساناز
sanaz | Homepage | 05.04.06 - 1:04 am |
من زسما در این مورد خاص بی تقصیرم .
مریم | Homepage | 05.04.06 - 2:47 pm |
salam ... khob dige taze vard bode shoma bebkhsh ... man be rozam
mehri | Homepage | 05.05.06 - 9:39 am |
می دونی آدم همچینی ذوق مرگ میشه که یه نفر میاد نوشته هاشو می خونه و آخر سر هم ازشون تعریف میکنه
همه اینایی که گفتی قبول
فقط من یه چیزی آخرش اضافه کنم که همیشه محیط و جامعه تقصیر کار نیستن..بیشتر مشکل از خودمونه
مهدی | Homepage | 05.05.06 - 10:04 am |
3 ta matne akharo bahham khondamo alan mondam dar morede kodom chi begam ...tavaloode arezo ! fek kon deghat karde bashe ke shabe tavaloodeesh monavar roshan shode bode ...yani momkene fek kone ke hata yeki toham dorobar shabe tavaloodesh in karo barash mikone???... dar morede namayeshnameyi ke hame karash bodio hes taslim nashodano pish raftan ham gahi adam va mide daste khodesh nis...
ashk kochike | 05.07.06 - 4:10 am |
همین جوری پیش برم میترسم لینکم از صفحه ات بیافته بیرون =)) از دوم رفتم به سوم . سووم به چهارم ....همین جوری نهضت ادامه داره نه
ashk kochike | 05.07.06 - 4:12 am |
ارسال یک نظر