۱۳۸۷ مرداد ۷, دوشنبه

فقط دو فصل دیگه مونده...دعا کنید تا آخر مرداد تمومش کنم،اون وقت دو سوم بارم رو گذاشتم زمین...یکی از دوستام می گفت کتاب نوشتن مثل زایمان می مونه که اگه طولانی بشه مادر و نوزاد با هم می میرن،و خب من نه فعلا قصد مردن دارم و نه می خوام شخصیتهایی که خلق کردم به این زودیا فراموش بشن،پس ای اونایی که آواز درنا رو خوندید و پسندیدید،دستها بالا،بالای بالا...حالا چی؟نخیر،دست چیه؟در محضر خدا که جلف بازی در نمی آرن! اصلا همه مودب بعد از من تکرار کنن:ای پدر مقدس که در آسمانها و زمینی،ما چون مسلمونیم با تو کاری نداریم،پس خدایا به فرهاد شانس بده که این دو سه هفته باقی مونده تا آخر مرداد رو بی قضا بالا سپری کنه و بتونه هرچی زودتر جلد دوم کتابشو تموم کنه!....مرسی که گفتین،آمین آخرش هم فراموش نشه......به قول لیلا(اونهایی که می شناسنش می دونن منظورم کیه!)وووووویییییییییییییییی! ؟

۱ نظر:

man گفت...

amin!
2008/07/28, 09:15:55 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate