۱۳۸۶ آبان ۲, چهارشنبه

این که آدم در سن سی سالگی تا این حد احساس نشاط و سرزندگی بکنه و شور دوره نوجوونی رو بیش از هر وقت دیگری در قلبش حس کنه کاریه که شاید فقط از من بربیاد،البته حمل بر خودستایی نشه،ولی پاییزی رو به یاد ندارم که در اون تا این حد سرحال بوده باشم و این درحالیه که نسبت به سالهای قبل تنهاتر شدم و از لشگر شکست خورده دوستان سابقم،تقریبا کسی باقی نمونده....خلاصه خودمم در عجبم که چی باعث می شه تا این حد سرزنده،باروحیه و اعتماد به نفس باشم و البته می دونم که این دوران موقتیه،اصلا دنیا حساب و کتابش روی یک موج سینوسی واقع شده و به زبون لری یه روز در اوجی و روز دیگه در قعر،و اتفاقا این نغییر مداوم باعث می شه زندگی برات یکنواخت نباشه و قدر چیزایی رو که داری بیشتر بدونی....می دونید،یه چیزی رو در مورد خودم به وضوح دارم احساس می کنم،اون هم اینه که من علیه غم و ناراحتی علم مخالفت افراشتم...یعنی چی؟این جوری بهت بگم که من سخت ترین استرسها رو حالا چه با دلیل چه بی دلیل به خودم وارد کردم،دوران سختی رو از نظر روحی پشت سر گذاشتم،اونهایی که الان می آن بهم می گن تو خوشی زده زیر دلت یا سرت شلوغه یا احیانا از این که دیگه مثل خودشون زانوی غم بغل نگرفتم شاکین،در واقع اون روی سکه منو ندیدن...زیاد دور نیست...کافیه روی اولین پستهایی که تو این وبلاگ نوشتم کلیک کنی...ببین چی بودم،کجا بودم،و حالا به کجا رسیدم....قضاوت با خواننده ولی خب من از شرایط فعلیم خیلی راضی ترم،درسته که به قیمت فدا کردن و فراموش کردن خیلی چیزا تموم شده،ولی عوضش الان اگه یکی ازم تعریف بکنه،من هم در اون تعریف دلپذیر از نظر احساسی باهاش شریکم،نه این که قهرمان تعاریف دیگران باشم ولی خودم قلبا از اون چیزی که هستم لذت نبرم........... ؟
خب،اولا که می خوام ای دی اس ال بگیرم چون به این نتیجه رسیدم که این ماه وقتی قبض تلفن بیاد بدون شک از ترس برخورد دمپایی و کفگیر باید تو خیابون بخوابم،به نظر من هم شرایطش روی هم رفته خوبه،سرعتش بالاست و قیمتش مناسب شده،هرچند در مقایسه با فن آوری روز سرعتش هیچ به حساب می آد...ولی خب ما که عادت دارم!مگه همین پیکان -لگن چهل ساله-رو به قیمت روز تو پاچه مون نمی کنن؟؟
و دیگه این که،مرسی از این استقبال پرشور،خیلی وقت بود دکونم این طور شلوغ نشده بود،دمتون گرم بچه ها!.....دیگه این که،ایشالا شما هم دلاتون شاد باشه،کار سختی نیست،فقط باید مثل من به مرحله ای برسین که دیگه حالتون از غمگین بودن به هم بخوره!....بهله......ما بریم....منتظرتونم،پیشششش من بیاید...تا بعد

۱۱ نظر:

s r گفت...

بازم سلام
مثل اينكه ما نمي تونيم تا اين مسئله را حل كنيم آروم بگيريم.
تا ديديد نيلوفر گفته در دنياي مجازي جنسيت مهم نيست شما هم زود دويدي گفتي آره مهم نيست ولي بعدش مي گيد به من كه تو پسري بعد مي گي فكر نكن من ( فرهاد پسرم ؟؟؟؟!!!!!!!!
نمي دونم والله چي بگم
اگه دوست داريد اين بازي رو ادامه بديم باشه مي دم من از اون دست آدمها هستم كه اگه به يه چيزي گير بدم ديگه دست از سرش بر نمي دارم حتي اگه يه ملت جلو روم بايسه
پس يه جورايي بايد بگم بچرخ تا بچرخيم(
2007/10/25, 06:14:36 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

سلام دختر مهتابي . خوبي ؟؟؟؟ .
ديدي آقا فرهاد درست گفتم كه شما خلاف جريان آب شنا مي كنيد
ببين دختر مهتابي هم همين نظر رو داره
برات تو كامنتهاي وبلاگ خودم جوابي داده ام يه سر بزن.
2007/10/25, 04:48:15 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

eghlima گفت...

سلام s r جان!! اين جناب فرهاد اين طوريه.اسم منم گذاشته دختر مهتابي.چه مي شه كرد؟؟!!
2007/10/25, 10:13:22 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

abrebahar گفت...

salam midoonam nazaram rajebe zendegim va ehsasatam manteghi be nazar nemirese vali be ghole sohrab fekr mikonam in taranome mozoone hozn ta be abad shenide khahard shod!
khoshhalam ke az payiz lezzat mibari vali man asheghe baharam va hich fasli behem be andazeye bahar enerzhi nemide.movafagh bashi dadashi
2007/10/25, 10:11:26 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

منظورتان از خاله بزغاله چي بود؟؟؟؟
بي توضيحات لازم هيچ عذري پذيرفته نيست
2007/10/25, 12:24:02 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

يا باز مذاكرات ادامه دارد
بابا واسه پرونده انرژي هسته ايي اينقد مذاكره صورت نگرفته كه واسه يه انتخاب اسم واسه من مذاكرات صورت گرفته
بابا آدم مهمي بودم خبر نداشتم
آي از الان بايد خودمو تحويل بگيرم.
2007/10/25, 12:20:38 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

سلام به اون وبلاگي كه گفته بودم دلايل عدم معرفيم رو تو نظراتش نوشتم رفتيد؟؟؟
رفتيد يا نه ؟؟؟
نه بابا اين اسما چيه ميذاري !!!!!!!!
يه اسمي بذار كه ملت بتونن تلفظش كنن و يه معني پر باري هم داشته باشه
مگه من زي زي گولو هستم كه از او اسمها انتخاب كردي هان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمي شه موقتا بذاري ناآشناي آشنا
تا بعد ببينيم چي مي شه و يه فكري براش مي كنيم
بابا تو هم با اين سياستت منو بيچاره كردي
تو هم خلاف جريان آب شنا ميكني ها
مردم عنوان وبلاگ رو مي ذارن اون وقت تو ) شما ) اسم نويسنده
بابا جان دادش جان آبجي بي خيال شو مي شود آيا بي خيال شويد
يا ب
2007/10/25, 12:17:54 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

منتظرتون هستم
لطفا در مورد پست هام كامل و جامع نظر بدهيد

آقا جان كامل و جامع

منتظرم رد پاتون رو در صفحه نظراتم ببينم.
يا حق
2007/10/24, 10:25:46 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

سلام صبح ساعت 11 هر كاري كردم صفحه نظراتت ارور داد نتونستم نظر بدم.
يه چيزي بگم ؟؟؟؟

ناراحت نمي شيد؟؟؟؟؟؟

طاقت شنيدنش رو داريد؟؟؟؟

هيچ كدوم از اون اسم ها رو نپسنديدم.

در مورد اينكه دخترم يا پسرم بايد بگم متاسفم. نمي تونم بگم چون مزه اش به همين ناشناس بودنشه اگه مي خواي بدونيد چرا هويتم رو لو نمي دم بريد به وبلاگ: اشك مهتاب تو قسمت نظراتش واسه صاحب اون وبلاگ توضيح دادم چرا .

حالا چي كار كنيم بابا بلا تكليف موندم

نمي شه با همون اسم ناشناس آشنا بذاري؟؟؟؟؟؟

يا باز بايد دنبال اسم بگرديم؟؟؟؟؟؟

راستي من آپ كرده ام
منتظ
2007/10/24, 10:23:51 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

eghlima گفت...

اين وبت اسم منو چرا اين جوري مي نويسه؟؟؟؟
2007/10/24, 06:15:32 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

اقلیما گفت...

سلام
خوبي يا بهتري؟؟ ولي مثه اينكه نه خوبي نه بهتر!! عالي هستي.
خدا به دلت بسازه.
خوبه كم كم خصومت تو هم با پاييز داره حل مي شه.
راستي من اولما.
فعلا باي تا هاي
2007/10/24, 06:13:51 ب.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate