۱۳۸۵ بهمن ۶, جمعه

نمردم و چنین استقبالی رو از وبلاگم دیدم!نمی دونستم تم محرم تا این حد کشش داره!...راستش یه مطلبی رو تو وبلاگ یه فافا نامی خوندم،از اونجایی که مشابهش رو در داستانم به صورت یه اپیزود کامل نوشته و تیکه هائیش رو هم تو وبلاگ داستانیم منتشر کرده بودم،به خودم گفتم فلانی!بیا و یه بار یه اپیزود کامل رو منتشر کن،پس رفتم سراغ فایلش و دیدم ایییه!نوزده صفحه اس...عمری این پرشین بلاگ نفتی یا هر سرویس دیگری بتونه یه ضرب قبولش کنه،خلاصه بعد کمی فکر به این نتیجه رسیدم که بیام اینجا و اعلام کنم که خانمها،آقایان!به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم،اینجانب در اقدامی بی سابقه قصد دارم یه بخش کامل از داستانم رو مجانا در اختیارتون بذارم،البته یک فایل ورد هست با حجم 127 کیلو بایت،کسانی که مایل به خوندن و صد البته نظر دادن هستن-چون من نظرات شما رو بیشتر از خوندنتون دوست می دارم-اعلام آمادگی کنن و لطفا یه آدرس ایمیل برام تو کامنت دونی بذارن تا براشون فایل داستان رو ارسال کنم...... ؟
فرهاد شکیبا،چهارم بهمن یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج،ساعت نوزده و چهار دقیقه،اتاق شخصی خودش!................. ؟

۳ نظر:

لیلا و امین گفت...

سلام
ما مشتاقيم
بفرستي برامون خوشحال ميشيم
موفق باشي
ياعلي
ليلا & | Homepage | 01.27.07 - 1:43 am |

fatemeh گفت...

salam ma ham moshtaghim
fatemeh | Homepage | 01.28.07 - 9:21 am |

reyhaneh گفت...

حالا وعده وعید نده ..بذار ببینیم چی میشه !!!!!!!
reyhaneh | Homepage | 01.28.07 - 2:46 pm |