۱۳۸۵ دی ۱۳, چهارشنبه

به جای این که حسرت بخوریم که چرا این جوری شد،بیایم ببینیم حالا که این جوری شده چه کاری ازمون بر می آد...فکر می کنم این جوری بیشتر بتونیم در زندگی موفق باشیم.... ؟
اینهایی که خوندید گوشه های از تراوشات ذهنیم بود وقتی صبح داشتم می رفتم سر کار........................ ؟

۱۱ نظر:

دلداده گفت...

سلام

با تراوشات ذهنيت موافقم

قصه ساده است.حادثه اي رخ ميده ولي واي
بر ما اگه در مقابل حكم كائنات كمرخم كنيم.هميشه راه ديگه اي هم وجود داره
دلدا&# | Homepage | 01.04.07 - 12:28 am |

asale baba گفت...

منn تا موافقم!
asale baba | Homepage | 01.04.07 - 7:36 am |

asale baba گفت...

منظورم اینه که بسیار موافقم! راستی حال کامنت دونی ت خوب شده!!! هورااااا
asale baba | Homepage | 01.04.07 - 7:37 am |

hamed گفت...

choon migozarad ghami nist refigh . ayande payande baddddddd
hamed | Homepage | 01.04.07 - 3:57 pm |

شیدا گفت...

bale
100%
man Upam:D
شیدا | Homepage | 01.05.07 - 4:55 am |

مهرناز گفت...

سلام
حكايت خاصي نيست
من زياد فرصت نمي كنم به بلاگهاي مختلف برم و اونا رو بخونم و كامنت بذارم تا اونها هم برام كامنت بذارن
زياد هم اهل تبليغ نيستم
قبلا يه بلا گ ديگه داشتم
بعد يه مدت طولاني كه توش نمي نوشتم
راستشو بخوايد پسوردش يادم رفت
و اومدم اينجا
مهرن&# | Homepage | 01.05.07 - 2:58 pm |

مهدی گفت...

دقیقا همین جوره که میفرمایید. تراوشات ذهنی خفنی سنگین و خفنی داری.
مهدی | Homepage | 01.05.07 - 10:43 pm |

مهدی گفت...

جمله دومم رو عمرا اگه بفهمی چی نوشتم!!!
d:
مهدی | Homepage | 01.05.07 - 10:45 pm |

asale baba گفت...

می گه کاش این مهدی یه کلاس ادبیات بره!

منظورم این بود که تو پست وقتم گرفته شد! نه که بقیه ش در حال خوندنم!!!!

آره دیگه حال کامنت دونی ت بد بود! شیفته م شده بود دیگه!!!!
asale baba | Homepage | 01.06.07 - 4:33 am |

asale baba گفت...

شنیدی می گن عیب مردم نکن؟؟؟؟ دقیقا" الان به مفهومش پی بردم! منظورم از " می گه" در کامنت بالا " می گم" بود؟؟؟؟
asale baba | Homepage | 01.06.07 - 4:34 am |

hirodiya گفت...

are
doroste
man ham hamishe hamin ro bkhodam migam
hirodiya | 01.07.07 - 7:32 am |