۱۳۸۳ شهریور ۲۵, چهارشنبه

ديشب به خوابم اومدي...آرزو بعد سالها تو رو شونزده ساله مي ديدم،دستت رو گرفته بودم و مي دويدم،بعد نمي دونم چي شد به يه جاي امن كه رسيديم،ايستادم و دست به جيب بردم و يه چيزي رو گذاشتم تو مشتت،يادم نيست چي بود،فقط يادمه وقتي بهت مي دادمش گفتم:بيا،اين ماله توئه!با تعجب بهم خيره شدي.دستي به گونه ات كشيدم و لبخند زنان باهات خداحافظي كردم.....مي دوني،دوست دارم باهات بدوم،تا اون سر دنيا،تا هرجا كه نفس داشته باشم،دوست دارم باهات برقصم،درسته،رقص بلد نيستم،ولي به خدا پا به پات خواهم اومد،مطمئن باش،آرزو شروع كن!آرزو برقص...

تو رو در همون لباس صورتي اپل دارت با دامن بلند فرض مي كنم،هموني كه اون شب تابستوني در تولد استادمون پوشيده بودي،لحظه اي رو كه از جا بلند شدي تا برقصي چه خوب يادمه،چه نجيب و چه متين مي رقصيدي،چه آرام و چه دلنشين بود حركات فريبنده تن و بدنت،يهو چه شوري تو اون جمع به پا شد...آرزو به عشق كي اون جوري مي رقصيدي؟ آرزو بذار منم بهت ملحق بشم،روبروت وامي سم،مي خوام پا به پات برقصم،با ايستادنت مي ايستم،با نشستنت مي شينم،با لرزش سينه ات سينه مو مي لرزونم،با حركات موزون و ريتميك دستات منم دستامو تكون مي دم،با هر چرخش بدنت منم بدنمو مي چرخونم...بشين...پاشو...بلرز...بچرخ..بشين،پاشو،بلرز،بچرخ

آرزو اشك جلو چشمامو گرفت،ولي مهم نيست تو ادامه بده،رقصو متوقف نكن،آرزو تار مي بينمت ولي نمي خوام از رقصيدن دست بردارم،مي خوام پا به پات تا نفس آخر برقصم....بشين،پا شو،بلرز،بچرخ.......به اشكام توجه نكن،برقص آرزو!برقص!برقص!!

چشام سياهي مي رن،ديگه نمي بينمت، ولي هنوز صداي قدمهاتو مي شنوم،آرزو ادامه بده،مبادا يه وقت وايسي ها،افتادم زمين؟اشكالي نداره،ادامه بده!ادامه بده!پاتو هم اگه گذاشتي رو من گذاشتي،حتي اگر لگدم هم كردي اشكالي نداره،تحت هر شرايطي به كارت ادامه بده...لبخند! لبخند فراموشت نشه آرزو،روزگار نشسته و داره تماشامون مي كنه،زندگي نيزه هاي تيز تلخكامي هاشو به سمتمون نشونه گرفته،يه لحظه از حركت بايستي زدتت،آرزو مبادا بالت تير بخوره عزيزم،برقص آرزو...برقص...چي؟چند تا نيزه فرو رفته به سينه ام؟يكي هم داره مي آد كه بخوره به قلبم؟ مهم نيست،ادامه بده آرزو ادامه بده....ادامه بده....

آرزو ديگه نه مي بينمت و نه صداتو مي شنوم،ولي هنوز مي دونم هستي،گرماتو احساس مي كنم،تا زماني كه وجودت رو احساس كنم منم به مقاومت كردن ادامه مي دم،تو فقط از حركت نايست،رقص تو بهم روحيه مي ده،لبخندت زندگيمه،شاديت همه چيمه،پس نگران چي هستي؟من تا آخر باهاتم.آرزو برقص! آرزو بخند!آرزو زندگي كن،من در هر شرايطي باهاتم.

۳ نظر:

6wvq گفت...

salam
kheili khoob bood.......ghashang mishod hes kard ke che ehsasi dare vaghti oon karha ro anjam midi ya ba oon ritm miraghsi o ya chiza ee ke arezoo mishe
6wvq | Homepage | 09.17.04 - 9:19 am |

hiva گفت...

salam !
midoni farhad , roozegar hammoono miraghsoone . vase yeki ritme ahangesh tonde mesle ahangaye bandari vase yeki na . aroome mesle baba karam mohem ine ke oonghadr dar raghs maharat dashte bashim ke ahange ham az pakhsh shodan istad ma betonim bi ahang ham ba maharat beraghsim .
be omide didar
hiva ( golroo ) | Homepage | 09.17.04 - 12:45 pm |

hiva گفت...

mamnon ke be fekre mani
hiva ( golroo ) | Homepage | 09.19.04 - 6:38 am |