۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

چرا؟

یه چیزی رو بعد این همه سال(!-حالا یکی ندونه فکر می کنه صد سالمه ولی خب واس خودم زیاده)زندگی نفهمیدم،اون هم اینه که چرا بعضی چیزا هست که هیچ فرقی با باقی چیزها نداره،ولی روزگار زوم کرده اون چیز رو اون جوری که دلش می خواد بهت بده،نه اون جوری که دلمون می خواد؟!...خیلی پیچیده بود؟خب الان یه مثال می زنم،جونم برات بگه که...مثلا آب چه گرم باشه چه سرد،تشنگیمون رو برطرف می کنه ولی خب همه دوست داریم با آب خنک رفع عطش کنیم،حالا این وسط بزنه و روزگار هی آب گرم بریزه توی حلقت(تاکید دارم ها،چون خودت دلت آب سرد می خواد ولی زوره باید گرم بخوری!) چه حالی پیدا می کنی؟جان؟من که فحش می دم،بی تعارف،من و روزگار دیگه یه اپسیلون احترام واسه هم نذاشتیم،ولی خب تو باشی چیکار می کنی؟
این روزها روزگار داره عجیب بهمون فرصت های جور وا جور می ده،ولی اون جوری که دلش می خواد،یعنی باور نمی کنی اگه بگم انگار منو بسته به شلیک مسلسل گونه فرصت،جوری که بعضی مواقع باید از جلوشون جا خالی بدم،ولی اونهایی هم که صاف می آد وسط سینه ام هم چون به سلیقه روزگاره همچینی می طلبه یه دو سه تا فحش بهش بدی بعد بگیریش!...نه جون شما،نمی شه،آخه چه قدر زبون به دهن گرفتن و چیزی نگفتن؟یکی می گفت ناشکری!بلند نگو که روزگار می شنوه ازت دریغ می کنه،می خوام بشنوه ولی هفتاد سال سیاه این جوری بهم حال نده!د آخه حالا هم که داری سواری می دی باید مثل خر چشموش باشه؟نمی تونی مثل آدم که نه،مثل مثلا ال نود صفر یا زانتیای نو سواری بدی؟حقا که هرچی بهت سر صبح می گم حقته!
خلاصه خانومها آقایون،با عرض معذرت از این همه غرغر کردن و بد دهنی،ما همچنان در حال کشتی گرفتن با روزگار هستیم و یکی در میون خاک می شیم و خاک می کنیم تا ببینیم چی پیش می آد!...شما دعا کنید این وسط روزگار از خر شیطون بیاد پایین(شاید هم من باید بیام)و شروع کنیم همدیگه رو درک کردن...ببخشید اگه پست جالبی نبود،خدا می دونه الان به پیشونیم رسیده و دارم همین جور الکی تیکه می پرونم وگرنه همچین هم سر دماغ نبودم....خوش باشید بچه ها،مرسی که سر می زنید...بوژژژژژ!

۸ نظر:

مينا گفت...

آخ آخ!دست رو دلم نذارين كه اينايي كه نوشتين حرف دل من هم هست.چيزايي كه نوشتين همون چيزاييه كه اين روزا خيلي بهشون فكر مي كنم
يه چيزي رو با تمام وجودت مي خواي...بعد قشنگ يه چيزي كه متضادشه نصيبت مي شه!!
اسمش رو چي بذاريم حالا؟؟!!!

شما به كشتي گرفتنتون ادامه بدين.ما هم اينجا تشويقتون مي كنيم!!حالشو بگيرين حسابي كه حالمونو گرفته بد جور!!

برکه گفت...

خدا نکشتت...این بوژکه نوشتی کشت من رد از خنده...خدا همیشه بخندونتت...

Agrin گفت...

in ro0za rastesh manam khALi be jabr o sarnevesht fek mikonam....deghat karD aksare etefaghaE k miofte ghesmate....jabre.....ahaaaaaaay pas ekhtiar koja rafte...........ye saate Psh dashtam ba do0stam harf mizadam....migoft ekhtiare to dar hade ine k entekhab koni o0n lahze lebase banafsh ba golaye ghemezo khal khal bepo0chiya rah rah aB kholase ghose nakhor azizedel.....manam dadam be havast

برکه گفت...

من هنوز تو سفرررررررممممم...ولی همه حرفات به چشم...

ناشناس گفت...

سلام

همه انگار مثل من درگیرن با این زندگی

سحر گفت...

سلام واقعا لطف کردین ... معلومه آدم پیگیری هستی ایشالله در کارهات موفق باشی .. منم سعی می کنم اینقدر این خونه اون خونه نکنم و حرفامو همینجا بنویسم...البته اگه حرفی واسه گفتن داشته باشم

samira گفت...

چرا شایعه پراکنی میکنی آقا! من کجا شوهر کردم! آپ کردم فقط :دی

Agrin...ava گفت...

salam....halet chetore??? ye adame B sho0re avaZ bloge ghablie mano hak karde....khoda mido0ne chaghadr az dastesh asabaniam....nemido0nam nazar daD ya na....agar chiZ neveshte ya gofte......man B taghCram....hal karD in adrese jaDde blogame..ye sar behem bezan.......nargesobeh.blogfa.com