۱۳۸۷ فروردین ۱۲, دوشنبه

خب خب،سلام دوست موست های گلم!حالتون چطوره؟احوالتون چطوره؟خوبید؟خوش گذشته تا حالا؟سال نوی همگی مبارک! ؟
خب باید بگم خدا رو شکر به من هم خوش گذشته،جوری که برای اولین بار در طی سه چهار سالی که این وبلاگ رو دارم،برای سال نو و روز آخر سال هیچ پستی ننوشتم!البته باید بگم بر حسب همین تجربه می دونستم پستهایی که اون موقع از سال نوشته بشه معمولا تا هفته دوم فروردین سال بعد مشتری نداره و تازه تا دهم بیستم فروردین ممکنه فرض بگیر پنج شیش نفر بخوننش،خلاصه این دو عامل دست به دست هم دادن و تنبلی ذاتیم هم شد راس سوم مثلث و نتیجه این که بنده تا الان که روز دوازدهم فروردین مصادف با سالروز استقرار نظام جمهوری اسلامی است(!)،هیچ پستی ننویسم.............. ؟
معمولا رسم بر اینه که وقتی بعد از شروع سال برای اولین بار پستی می نویسی بعد از حال و احوال پرسی و تبریک عید،تعریف می کنیم که این مدت رو چطور گذروندیم یا در مورد سال قبل و این که چطور بوده حرف می زنیم،ولی خب من می خوام یه ذره سنت شکنی کنم،هر چند همین الانش هم دلم برای توصیف سالی که گذشت داره قیلی ویلی می ره،آخه خیلی سال خوبی برام بود،ولی می ذارمش برای یه موقع دیگه،فعلا می خوام همه اش از هوای خوب عید امسال تعریف کنم و بگم اونهایی که این مدت رو تهران نبودن از دستشون رفته،چون سابقه نداشته(دست کم در این ده سال گذشته)که فروردین ماه تهران یهو این طور گرم و مطبوع باشه،چند وقت پیش با دوستانم رفته بودم پارک جمشیدیه،همین که پام رو داخل پارک گذاشتم احساس کردم قدم گذاشتم به بهشت..اصلا انگار جشنواره گل و شکوفه برپا شده بود،تمام درختها به شکوفه های سفید،زرد و صورتی مزین بودن،دیگه من کارم فقط شده بود عکس گرفتن،بگذریم که چند موجود پشمالوی لونگ راه راه سفید به گردن بسته شناخته شده گند زده بودن به زیبایی مناظر و محیط پارک ولی روی هم رفته من اون دو سه ساعتی رو که اونجا بودم واقعا تو حال خودم نبودم......... ؟
این روزها تا دلتون هم بخواد با دوستانم این طرف و اون طرف بودیم و بخور بخور کردیم،از فری کثیف و پیتزا میخوش بگیر تا چلوکبابی جوان و بستنی امید بود فکر کنم در ملاصدرا...جالب بود،شیش نفری توی یه ماتیز چپیده بودیم،آخر خنده،من عکس می گرفتم سرنشین جلو فیلم می گرفت،وقتی رسیدیم به بستنی فروشی و توی نوبت بودیم،یک مرتبه یه مرد جا افتاده ای همراه خانومش سوار بر یک سی ال اوی سفید قشنگ اومد و دیدیم داره صاف می آد تو شیشه مغازه،اول فکر کردیم داره شوخی می کنه،بعد دیدیم نخیر،همچین میزون کرده وسط ویترین،جوری شد که مغازه دار از هولش دوید بیرون،معلوم شد آقا می خواسته این چند قدم راه رو از پیاده رو تا دم مغازه نیاد،خلاصه به قول راننده ها اومد گردش کنه،مالید به دیوار!سپر جلو سمت شاگرد قشنگ قرچی صدا کرد،بعد کلی غرولند مغازه دار و ملتی که توی صف بودن،اومد بره عقب،شپرق زد سپر عقب سمت راننده رو به حاشیه کاشی کاری شده باغچه!...دیگه مردم دلشون رو گرفته بودن،من با خنده می گفتم:بابا مردم این محل چه مایه دارن!ماشین به این گرونی رو می کوبن به در و دیوار عین خیالشون نیست!...و واقعا هم نبود،اگه بگی اصلا یارو پیاده شد یه نگاهی بندازه ببینه چه بلایی سر ماشین به اون خوشکلی آورده....حالا خنده دار تر این که،موقعی که می خواست بره،من یهو کرمم گرفت سر به سر یکی از دوستام که ماشین آورده بود(همون ماتیزه)بذارم،آخه هم یه جورایی یهودیه هم اصفهانی،خلاصه همین که پیرمرده ماشینشو عقب برد که از پیاده رو بره توی خیابون،من داد زدم:ای وای فلانی!زد به ماشینت!...رفیق ما رو می گی،داشت با مغازه دار حساب می کرد،پول انداخت روی پیشخون بدو بدو رفت سمت ماشینش،دیگه جوری خنده مون ترکید که همه برگشتن چپ چپ نگاهمون کردن....جا همه تون خالی این هفته اول رو بسیار خوش گذروندیم و هفته دوم رو به ناچار سر کار بودیم چون رئیس جونمون با دست کم صد روز مرخصی استحقاقی ذخیره شده،از هول این که دو روز مرخصیش هدر بره پا شده بود از تبریز تا اینجا رو کوبیده بود............چقدر نوشتم،دوست داشتم در مورد سال قبل بگم ولی می بینم طولانی می شه،اما در یک کلام سال خیلی خوبی برام بود،به خصوص که پدر و مادرم و عزیزانم در کمال صحت و سلامت از اول تا آخر سال رو باهام بودن،خودم شکر خدا اتفاقی برام نیفتاد و در کارهایی که دوست دارم موفق بودم،دوستای جدید و خوبی پیدا کردم،عده ای هم ما رو ترک کردن،ولی در مجموع سال موفقی بود،امیدوارم سال جدید هم برای من و شما به همین شکل باشه،من همیشه سه چیز رو برای خودم و دیگران در مناسبتهای خاص دعا می کنم چون معتقدم مثلث خوشبختیه:سلامت،شادی،موفقیت....ایشالا این سه عامل همیشه در طول سال شامل حالتون باشه....سال نو خجسته،سالم و شاد و پیروز باشید........................... ؟

۲ نظر:

s r گفت...

salam.

man aval shodam

aval.

aval.

aval.
2008/04/01, 12:41:04 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate

s r گفت...

hala dobare salam

sale notun mobarak.

pas hesabi khosh gozashte.

bebinam 4 nafari dar sndalie aghabe matiz che tori ja shodid ?????????

na vaghean che tori ja sjodid ????

tefli dustetun az shikhitun kam munde bud sekte kune .

shoma ham mashin begirid vali maksima bashe ta dustatun dar sndali aghab rahat ja beshan.

by.
2008/04/01, 12:44:21 ق.ظ– Flag – Like – Reply – Delete – Edit – Moderate