۱۳۸۳ آبان ۱۳, چهارشنبه

خب...به ملت شريف،كه ديشب تا صبح از شدت ذوق و هيجان پلك نزدن و بيدار موندن،ودر لحظاتي روحاني گوش به راديو و ماهواره چسبونده بودن تا از نتيجة انتخابات آمريكا با خبر بشن،مژده بدم كه آقاي بوش برنده شد...البته تا اعلام نتايج قطعي هنوز مدتي وقت لازمه ولي خب يك عقب افتادگي يازده درصدي رو مگر خدا معجزه كنه كه جبران بشه.پس بريد شاد باشيد كه بوش انتخاب شد و فردا آمريكا مي آد اينجا و ايران رو براتون پارادايز مي كنه! نه،نه،اشتباه نكنيد،من ضد آمريكايي نيستم،اتفاقا از شما چه پنهون همچيني بدم نمي آد ارباب خودش شخصا براي درست كردن اوضاع تشريف بياره،ولي خب بدون هيچ تعصبي،به حال خودمون تاسف مي خورم كه به چه فلاكتي افتاديم كه منتظريم ديگرون بيان واسمون يه كاري بكنن!حكايت ما شده شبيه اون حاكمه با مردمش(لابد همه تون اين حكايت رو شنيدين،اگه نشنيدين بگين تا خصوصا خدمتتون عرض كنم چون كمي بي ادبيه!) كه از مردمش مي پرسه يعني شما هيچ شكايتي ندارين؟و يكي از اون بين پا مي شه مي گه اگه ممكنه تعداد مامورين رو زياد كنين!

داشتم فكر مي كردم كه چه خوب تونستن فروتني رو در قالب خودكم بيني بهمون القا كنن.متاسفانه به هر طرف نگاه مي كنم،بخصوص تو قشر جوون و نوجوون،مي بينم خود كم بيني رو با فروتني اشتباه گرفتن،پاي خوندن بلاگهاشون كه مي شينم مي بينم چقدر خودشون رو دست كم مي گيرن،به اسم تواضع چقدر به خودشون توهين مي كنن،و جالب اين كه ديگران هم مي بينن و تحسين مي كنن و مي گن چه آدم فروتني!بله،بايد قبول كرد ارباب خوب تونسته از سنين پايين باهامون كار كنه و ذهنمون رو طوري پرورش بده كه هميشه خودمون رو كمتر از اون چيزي كه هستيم ببينيم و منتظر باشيم ديگران بيان و برامون تعيين تكليف كنن.خب معلومه،اگه ما خودكم بين نباشيم حضرات بيان كي رو استثمار كنن؟به كي اسباب بازيهاشونو بفروشن؟فرهنگ و تيپها و مدل هاي شاهكارشون رو به كي قالب كنن؟خب خر بايد باشه تا راكب هم بتونه وجود داشته باشه!؟

امروز تو مسير رفتن به محل كارم،داشتم فكر مي كردم اون دوستاني كه از شوق اومدن ارباب از حالا بدو با يه طغار فرش قرمز زير بغل رفتن لب مرز،تا به محض اومدنش برن جلو پاش پهن كنن،هيچ فكر كردن با اومدن ايشون چه اتفاقاتي ممكنه پيش بياد؟همه مون ديديم كه ارباب معمولا دست خالي نمي آد و متاسفانه با خودش اسباب بازيهاي خطرناكي مي آره،دلم مي خواد بدونم اگه خداي نكرده يكي از اون اسباب بازيها تو منزل يكي از همين دوستان عزيز مشتاق بتركه،وحالا نگيم همه افراد خانواده كشته بشن،بلكه صدمة مختصري ببينن(مثلا مثل اين كاتونها فقط صورتهاشون مثل زغال سياه و موهاشون سيخ و لباسهاشون پاره پوره بشه)،باز اين عزيزان سنگ ارباب رو به سينه مي زنن؟بيايد يه كمي فكر كنيم.شايد به نفعمون باشه كه قبل از اومدن ارباب يه چك آپي رو خودمون بكنيم وگرنه....

باز طولاني شد...دوست داشتم بعدش بگم اگر من حاكم مي شدم چيكار ها مي كردم!به نظر شما بگم؟مي گم،اما سري بعد،نمي خوام بقول يكي از دوستان اين بار هم طومار بنويسم.پس برنامه بعدي ما خواهد بود:اگر من حاكم مي شدم چه مي كردم.موفق باشيد و در پناه خدا.

۲ نظر:

کودک 1 گفت...

کی گفته اصلادلت می خواد به اندازه ی 2 تا طومار بنویس!
کودک 1 | Homepage | 11.03.04 - 12:21 pm |

pantea گفت...

salam,baba baz ke zadi tu jadeh khaki???...never mind make aadat kardim...va ama darbareye hakemiat!...shayad khoda be ma rahm karde)...shad bashi
pantea | Homepage | 11.05.04 - 3:05 pm |