۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

صلوات

شانسه دیگه،نمی آد نمی آد،بعد یهو با هم می آد...دیروز دو تا خبر شنیدم که هر دو خوشحال کننده و در عین حال ناراحت کننده بود،خبر اول:ماموریت کاریم به سوئیس برای نهم الی شانزدهم آبان ماه آتی تایید شد...خبر دوم:مجوز فیلمبرداری اولین فیلم مشترک من و استادم از تاریخ دهم تا بیستم آبان ماه آتی صادر شده...خب دیگه فکر کنم قسمت ناراحت کننده شو خودتون فهمیدید...بنده نمی تونم سر صحنۀ اولین فیلمی که سناریوشو نوشتم حاضر باشم.......
سخن هفته:تو اون روحت کنن روزگار!(صلوات!)

۵ نظر:

ليمو گفت...

فك كنم خدا ديه خوشي زيادي ممكنه برا قلبتون خوب نباشه بهتون اجازه تصميم گيري داده
حالا باز خوبه به يكيش ميتونين برسين به نيمه پر ليوان نگاه كنين وقتي فيلم اكران بشه براي شما به اندازه تماشاچي ها جالب و جديد
در كل من رو هم در غم خود شريك بدونيد

ابر بهار گفت...

سلام داداشی خوش شانس و بد شانسم :(

خب منم گاهی تو همچین شرایطی قرار میگیرم !قابل درک که ناراحت باشین اما میدونم که با درایت همشگیتون موقعیت مهم ترو انتخاب میکنین.

ممنون که بازی کردین خیلی زاید خوشحال شدم .

من امیدوارم که همیشه از موفقیتها و موقعیتهای خوبی که دارین اینجا بنویسین و منم کلی خوشحال بشم :)

abre bahar گفت...

زیاد نه زاید !خدایا جدیدا سوتی زیاد میدم من !

برکه گفت...

می خوای من برم؟به خدا خوب بلدماااا...شما بیا من رو بفرست.قصدم فقط کمکه:دی
بابا تند نرووو کدوم عروسی؟مگه من گفتم طرف پسره؟شایعه پراکنی کردی بیا جمعش کن...

ندا گفت...

سلام. به به بسلامتی فرنگی شدین ب سلامتی!! خوشا ب سعادتتون .خبرای خوی و بد همیشه باهم میان دیگه کاریش نمیشه کرد